در دورهٔ «کاشو» ( ۸۴۸ - ۸۵۱ قبل از میلاد) و در دورهٔ «نین جو» (۸۵۱ - ۸۵۴ قبل از میلاد)، یک شاهزاده ژاپنی در چین اقامت گزید و در آنجا توسط بهترین بازیکن چین آموزش دید. حکایت پیش رو در مورد این شاهزاده نقل شده است: برای اینکه به او احترام بگذارند، چینیها اجازه دادند تا با بهترین بازیکن ویچی (گو) ملاقات کند، و او برای اینکه در این بازی به آنها غلبه کند به این نتیجه رسید که مهرههایش را دقیقا مانند رقیباش روی تخته بچیند؛ به این معنی که وقتی رقیباش مهرهای را در نقطهای قرار میداد، او مهرهاش را در نقطه ای متقارن و روبروی آن میگذاشت. نقل است که او با این روش توانست بازی را ببرد. ممکن است بعد از شنیدن این حکایت کسانی گمان کنند که چینیها بازیکنهای ضعیفی بودند اما حقیقت این است که آنها به سرعت ابزارهای لازم برای چیره شدن به این شیوه دفاعی را پیدا کردند.
میگویند که در سال ۸۵۰ قبل از میلاد یک ژاپنی به نام واکینو، به عنوان هوادار سرسخت این بازی معروف شد. او مداوم روز و شب بازی میکرد و آن چنان در بازی غرق شده بود که همهٔ چیزهای دیگر در زندگیاش را مطلقا فراموش کرد.
تا دو قرن بعد، دانش بازی گو (go) بیرون از دربار پادشاهی در شهر کیوتو گسترش چندانی نداشت. در واقع در آن زمان ویچی بازی کردن خارج از دربار ممنوع بود. گفته شده که در دورهٔ «اوتوکو» ( ۱۰۸۴ - ۱۰۸۶ قبل از میلاد)، شاهزادهٔ دوا، که ناماش «کیووارا نو ماشیرا» بود، به شکل پنهانی بازی را در منطقهٔ اوشو معرفی کرد و در آنجا همراه با رعیتهایش مشغول به بازی شد. از آن زمان نه تنها تعداد بازیکنها در میان اشراف افزایش یافت بلکه حتی مردم عادی نیز شروع به انجام این بازی کردند. تصویر بالا واقعهای را نشان میدهد که گفته شده در همین زمان در شهر کاماکورا اتفاق افتاده است. یک سامورایی به نام ساتو تادانوبو که رعیت یوشیتسونه برادر یوریتومو که اولین شوگان ژاپن بوده است، در حالی که مشغول بازی ویچی در خانهاش بوده، ناگهان مورد حملهٔ دشمناناش قرار میگیرد. او در وضعیتی تصویر شده است که تختهٔ بازی ( گوبان) را به عنوان سلاح برای دفاع از جانش جلوی خود نگه داشته. این عکس چاپی توسط کونیوشی به تصویر کشیده شده و یکی از تصاویر یک سری کامل به نام «قهرمان مورد علاقه ما» میباشد. کلمات «گوبان»، «گو ایشی» و «گو تسوبو» شبیه اصطلاحاتی هستند که امروزه نیز استفاده میشوند اما کونیوشی احتمالا اصطلاحات مرسوم زمانهٔ خودش را استفاده کرده و نه آنهایی را که در زمان یوریتومو استفاده میشده و قطع به یقین میتوان گفت که تخته بازی ( گوبان) در دوران باستان کوچکتر بوده است.
همچنین داستانی از دورهٔ کاماکورا دربارهٔ شخصی به نام هوجو یوشیتوکی به ما رسیده است. گفته شده که او هنگامی که در حال بازی با یکی از مهمانهایش بوده، خبر شورش «وادا یوشیموری» به او میرسد. یوشیتوکی گفته شده که ابتدا بازی را در آرامشی کامل به پایان رساند و سپس اقدامات لازم برای سرکوب انقلاب را از سر گرفت. این ماجرا در اولین سال از دوره ی «کمپو» یا سال ۱۲۱۳ میلادی بوده است.
میدانیم که بازی ویچی در آغاز قرن ۱۳ ام، بین طبقهٔ سامورایی شناخته شده بوده و با اشتیاق فراوان بازی میشده. در آن زمان، تمام کسانی که به جنگ میرفتند، از ژنرالهای معروف تا سربازان درجه پایین، این بازی را انجام میدادند. آنها تختهٔ بازی به همراه مهرههایش را تا محل نبرد با خود حمل میکردند و در زمانهایی که از جنگ فارغ میشدند، آنها را بیرون میآوردند و نبردهایی دوستانه را از طریق بازی از سر میگرفتند. تعداد زیادی از راهبان و شاعران آن دوره نیز به وی چی علاقه زیادی داشتند و حتی از بسیاری از آنها به عنوان بازیکنان مشهور وی چی نام برده شده. سه تن از مشهورترین ژنرالهای ژاپن به نامهای نوبوناگا، هیدیوشی و ایه یاشو، از دوستداران این بازی بودند. گفته شده که روزی از روزها، نوبوناگا در دهمین سال از دورهٔ تن شو یعنی ۱۵۸۲ میلادی به شهر کیوتو آمد و در معبد هونوجی اقامت گزید. یک شب بازیکن معروف وی چی، سانشا نزد او آمد و آن دو تا نیمههای شب با هم بازی کردند. آنها آنقدر گرم بازی بودند که سانشا تنها وقتی که خبر شورش آکچی میتسوهیده به نوبوناگا رسید، آن جا را ترک کرد. در دوره ی گنکی ( ۱۵۷۰- ۱۵۷۲)، دوره ی تن شو (۱۵۷۳-۱۵۹۱) تا دوره ی کی چو ( ۱۵۹۶ - ۱۶۱۴) و در دوره ی گن وا ( ۱۶۱۵ - ۱۶۲۳) بازیکنان مشهور زیادی در میان راهبان، شاعران، کشاورزان و بازرگانان وجود داشت. آنها اغلب به دربار اشراف و شاهزادگان دعوت میشدند به این هدف که یا با آنها بازی کنند یا اینکه مهارت خودشان را به نمایش بگذارند. این رسم تا زمان سقوط حاکمیت شوگونات (Shogunate) پا برجا بود. لذت بردن ژاپنیها از تماشای بازی وی چی، آن چنان در ذات اش طبیعی است که حتی درکاش برای ما سخت است، تنها علتی که به ذهن ما میرسد این است که آنها از لحاظ فرهنگی مردمانی خردمند و فرهیخته بودند. در آغاز قرن هفدهم، وی چی آن چنان توسعهای یافت که تعدادی متخصص در این بازی ظهور کردند، آنها هر چیزی که تا آن زمان در زمینه ی وی چی شناخته شده بود را پشت سر گذاشتند. از میان مشهورترین آنها میتوان از هونینبو سانشا هوین، ناکامورا دوسکی، هایاشی ریگن، اینویه اینسکی و یاسوی سانتتسو نام برد.
سانشا پسر یکی از بازرگانان کیوتو بود. زمانی که ۹ سال داشت، سرش را تراشید، نام خودش را نیکای گذاشت و یکی از راهبان بودایی معبد شوکوکوجی شد، معبدی که یکی از اصلی ترین معابد منطقه نیکی رن در کیوتو بود. او از اوایل عمرش در وی چی مهارت زیادی داشت و پس از کنار گذاشتن جایگاه اش به عنوان یک راهب بودایی، اجازه یافت تا مدرسه ای برای بازیکنان وی چی تاسیس کند و از آن پس نام هونینبو سانشا را برای خود برگزید. او ارتباط بسیار نزدیکی با سه ژنرال مشهور یعنی نوبوناگا، هیدیوشی و ایه یاسو داشت و اغلب آنها را در سفرها و لشکرکشی هایشان همراهی می کرد و در بسیاری از جنگ ها در آن زمانه ی پر آشوب حضور داشت.
با این حال مدرسهای که سانشا تاسیس کرد، یک مدرسهٔ خصوصی بود. اولین مدرسهٔ دولتی که در آن وی چی تدریس میشد، توسط هیدیوشی در دوره ی تن شو( ۱۵۷۳-۱۵۹۱) تاسیس شد اما عمر کوتاهی داشت و اولین مدرسهٔ دایمی ویچی که تا زمان سقوط شوگونات دوام آورد، توسط جانشین هیدیوشی یعنی ایه یاسو تأسیس شد.