بازی وِیچی (گو) احتمالا قدیمیترین بازی شناخته شده است. چینیها از قدیمالایام وِیچی (گو) بازی میکردند. ژاپنیها هم چیزی در حدود ۱۱ قرن است که ویچی بازی میکنند. در حالی که بازی اصالتا چینی است اما چیرهدستی ژاپنیها در این بازی بسیار بیشتر از چینیها است؛ تا این حد که ویچی در ژاپن به عنوان بازی ملی تلقی میشود.
در آثار باستانی چینیها، از سه نفر به عنوان بنیانگذاران بازی وِیچی (گو) نام برده میشود. در ژاپن اما اختراع این بازی تنها به یکی از این سه منتسب میشود. این مرد امپراطور چین «شان» است، کسی که از ۲۲۵۵ تا ۲۲۰۶ قبل از میلاد بر چین حکمرانی میکرد. گفته شده که این امپراطور بازی ویچی را به این دلیل اختراع کرد که ذهن ضعیف پسرش «شانگ کیان» را از این طریق تقویت کند. دیگران اختراع این بازی را به جد امپراطور «شان» یعنی امپراطور «یایو»، که از سال ۲۳۵۷ تا ۲۲۵۶ قبل از میلاد حکمرانی میکرد، منسوب میکنند. طبق این نظریه قدمت ویچی به ۴۲۰۰ سال پیش باز میگردد. سومین نظریه در باب اختراع ویچی این است که یکی از رعایای امپراطور «کیه کوی» به نام «وو» ویچی را اختراع کرده است. اختراع بازی ورق نیز به همین مرد نسبت داده میشود. این نظریهٔ آخر به نظر باورپذیرتر میرسد چرا که اختراع ویچی را از نظر زمانی متاخرتر میداند و همچنین به این علت که مخترع بازی بر اساس این نظریه یک رعیت بوده است نه امپراطور.
حقیقت در مورد سرآغاز این بازی هر چه باشد، کاملا مسلم است که این بازی برای اولین بار در چین باستان شناخته شد. در برخی متون چینی که قدمتشان به هزاران سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد، از بازیای سخن رفته که میتوان به راحتی آن را به عنوان بازی وی چی تشخیص داد. نتیجتا میتوان گفت که در آن زمان چینیها کاملا این بازی را میشناختند.
در کتب تاریخی همچنین گفته میشود که حدود ۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در چین، شعر و ویچی در کنار هم از جایگاه ویژهای برخوردار بودند. در سال ۲۴۰ میلادی، شاعری به اسم «بایو» زندگی میکرد که از طریق شعرهایی شهرت فراوانی کسب کرد بود که موضوع آنها ستایش از بازی ویچی بود و او آنها را در آن زمان برای مردم شهر با آواز میخواند.
شگفتانگیز است که در کتابهای دوران باستان، عنوان شده است که در سال ۳۰۰ میلادی، مردی به نام «اوسان»، آن قدر در این بازی مهارت داشته است که میتوانسته تمام مهرههای بازی را بعد از تمام شدن از روی تخته بردارد و سپس فقط از روی حافظهاش آن بازی را تکرار کند. همچنین جالب است که بازی مداوم ویچی تاثیر قابل توجهی بر تقویت حافظه دارد و اکنون صدها بازیکن حرفهای ژاپنی وجود دارند که میتوانند تمام بازی را از ابتدا حرکت به حرکت پس از به هم ریخته شدن آن بازسازی کنند. در حقیقت این امر برای یک معلم بازی ویچی بسیار مرسوم است که یک بازی را که تماشاگر آن بوده است با اهداف آموزشی، دوباره تکرار کند تا بازیکنان اشتباهات خود را در حرکت دادن مهرهها متوجه شوند.
حکایاتی از دوران چین باستان راجع به این بازی به ما رسیده است که نشان دهندهٔ جایگاه رفیع این بازی در آن دوران هستند. در اینجا به ذکر یک نمونه از آنها اکتفا میکنیم.
«شان»، مردی که در زمان حکمرانی خاندان تسین (۲۶۵-۴۱۹ میلادی) زندگی میکرد، با برادرزاده اش «شا جن» وارد سلسله جنگهایی شد، آنها پس از خسته شدن از فرایند طاقت فرسای این جنگ تصمیم گرفتند که پیروز نهایی پس از یک دست بازی ویچی مشخص شود، بازیای که آن ها باید مقابل یکدیگر صفآرایی میکردند.
عناوین و القابی که در چین باستان به بازیکنان ویچی داده میشد نشان دهندهٔ عزت و احترامی بود که آنها از آن برخوردار بودند: مثلا "kisei" یا "ki shing" که در آن ki به معنی ویچی و sei به معنی مرد مقدس و shing نیز به معنی جادوگر یا فرزانه است.
در دوران حکمرانی «خاندان تانگ» (۶۱۸-۹۰۶ میلادی) و همچنین در دوران «خاندان سونگ» (۹۶۰- ۱۱۲۶ میلادی)، اولین کتابها دربارهٔ ویچی نوشته شدند. این بازی سپس در چین به اوج رشد و شکوفایی خودش رسید و از آن پس در آنجا بازیکنان ممتازی در این بازی فعالیت میکردند.
براساس برآورد ژاپنیها، ویچی در دوران «تم پیو» و در زمان حاکمیت امپراطور «شامو» به ژاپن معرفی شد. بر اساس اسناد چینیها، این تاریخ سیزدهمین سال از دورهٔ "تین تاوو" و در دوران حاکمیت امپراطور "هوآنگ تسانگ" بوده است. براساس تقویمهای امروزی ما این تاریخ چیزی حدود ۷۳۵ سال قبل از میلاد است.
مردی که در تاریخ ژاپن با نام «کیبی داجین» شناخته میشود، در همان سال به عنوان نماینده به چین میرود و گفته شده است که او ویچی را برای اولین بار به ژاپن آورده است.
احتمال دارد که بازی وی چی حتی پیش از این تاریخ نیز شناخته شده بوده، اما به هر حال در این تاریخ میتوان گفت که کاملا شناخته شده بوده است. نقل است که در هفتمین ماه از دهمین سال دورهٔ «تم پیو»، یک اشراف زاده به نام «کوموشی» در حال بازی با اشرافزادهٔ دیگری به نام «آدزومابیتو» بوده است و اینکه در همین تاریخ، در دعوایی بر سر بازی، «کوموشی» با شمشیر خود «آدزومابیتو» را به قتل میرساند.
با ورود ویچی به ژاپن دورهٔ نوینی در رشد و توسعهٔ این بازی آغاز شد. این بازی اما در ابتدا گسترش بسیار آهستهای داشت. حدود صد سال بعد از این تاریخ، نقل شده که تعداد بازیکنان در میان اشراف (که آنها نیز شناخت محدودی از بازی داشتند) حقیقتا بسیار اندک بوده است.